روزگاری شد ز چشم اعتبار افتاده‌ام
.
اطلاعات کاربری
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

روزگاری شد ز چشم اعتبار افتاده‌ام


چون نگاه آشنا از چشم یار افتاده‌ام


دست رغبت کس نمی‌سازد به سوی من دراز


چون گل پژمرده بر روی مزار افتاده‌ام


اختیارم نیست چون گرداب در سرگشتگی


نبض موجم، در تپیدن بیقرار افتاده‌ام


عقده‌ای هرگز نکردم باز از کار کسی


در چمن بیکار چون دست چنار افتاده‌ام


نیستم یک چشم زد ایمن ز آسیب شکست


گوییا آیینه‌ام در زنگبار افتاده‌ام


همچو گوهر گر دلم از سنگ گردد، دور نیست


دور از مژگان ابر نوبهار افتاده‌ام


من که صائب کار یکرو کرده‌ام با کاینات


در میان مردم عالم چه کار افتاده‌ام؟





:: بازدید از این مطلب : 3496
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
ن : تهرانی
ت : شنبه 7 مرداد 1391
.
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








موضوعات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی